عنوان | طرح زوج درمانی مبتنی بر الگوی خودنظمدهی با رویکرد اسلامی |
تعداد صفحات | 21 |
نویسنده |
|
مشخصات نشریه | مطالعات اسلام و روانشناسی پیاپی 36 |
تاریخ انتشار | بهار - 1404 |
محدوده صفحات | 75-55 |
کلید واژه | عقل زوج درمانی رویکرد اسلامی منابع اسلامی زوج درمانی اسلامی خودنظمدهی |
چکیده |
مقدمه: خودنظم دهی به نحوه اِعمال کنترل بر پاسخهای خود در جهت تعقیب اهداف و برآورده ساختن معیارها اشاره دارد. در نظریه شناختی اجتماعی بندورا (1991)، خودنظمدهی از طریق سه خردهکنش اصلی عمل میکند؛ این کنشها عبارتاند از: خودنظارتگری بر رفتار فرد، عوامل مؤثر و نتایج آن؛ خودقضاوتی در مورد نسبت رفتارهای خود با معیارهای شخصی و شرایط محیطی و خودواکنشی عاطفی. کارور و شیر (2004) فرایند خودنظم دهی را در قالب نظریه کنترل سایبرنتیک به جامعه روانشناسی ارائه کردند. در قلمرو روانشناسی دین، محققان تلاش کرده اند که خودنظم دهی دینی را با بررسی تأثیرات دین بر فرایندهای خودنظمدهی نشان دهند. بررسی منابع اسلامی در قلمرو «تنظیم رفتار» نشان میدهد که منبع محوریِ فرایند تنظیم رفتار «عقل» است. پژوهش جهانگیرزاده و همکاران (1399) نشان داد که عقل دارای بیست مؤلفه است که در چهار ساحت شناختی، انگیزشی، هیجانی و اجرایی قابل سازماندهی است. تبیین آسیبهای روانی براساس مشکلات خودنظمدهی و تنظیم مداخلات درمانی بنابر صلاحیتهای خودنظمدهی، محور پژوهشهای مختلف بوده است. در همین راستا زوجدرمانی مبتنیبر خودنظمدهی نخستین بار توسط هالفورد، ساندرز و بهرنس (2004) برای کمک به بهبود رابطه زوجین مطرح شد. با توجه به اهمیت سازه خودنظمدهی در تحقیقات روانشناختی دهههای اخیر، تأثیر دینداری بر فرایند خودنظمدهی و ورود سازه خودنظمدهی در حیطه مداخلات بالینی، محقق درصدد برآمده است براساس الگوی خودنظمدهی مبتنیبر روابط میان مؤلفههای عقل در منابع اسلامی و با الهام از مدل زوجدرمانی هالفورد، یک برنامه زوجدرمانی را با هدف تأثیر بر شاخصهای کیفیت رابطه زناشویی طراحی کند. روش: در این تحقیق از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. تحلیل محتوا دربرگیرنده تحلیل درونمایه یک متن حاوی باورها، دیدگاهها و احساسات گوینده آن میباشد و کمک میکند تا مفاهیم، اصول، نگرشها و کلیه عناصر مطرحشده در چارچوب آن متن بررسی شود. جامعه پژوهش حاضر شامل مفاد آیات و روایات در منابع معتبر دینی براساس طبقه بندی طباطبایی (1393) میباشد. نمونه پژوهش شامل روایاتی است که درباره مفهوم «عقل» به فرایندهای خودنظم دهی اشاره دارد که به صورت هدفمند انتخاب شدهاند. پس از غربال روایات تکراری و مشابه، روابط میان مؤلفه ها از راه فرایند کدگذاری و در قالب مدل خودنظم دهی استخراج شد. سپس در چارچوب این مدل و با الهام از ساختار زوج درمانی مبتنی بر خودنظم دهی (هالفورد، 1994)، طرح «زوج درمانی مبتنی بر خودنظم دهی با رویکرد اسلامی» برای ارتقای فرایندهای سازگارانه و افزایش رضایت زناشویی تدوین گردید. درنهایت روایی طرح زوج درمانی در محورهای ساختار، اهداف و تکنیک ها از سوی پنج کارشناس دارای تحصیلات عالیه در روانشناسی و علوم حوزوی ارزیابی و براساس شاخص های CVI و CVR مورد تأیید قرار گرفت. یافتههای پژوهش: یافته های پژوهش نشان میدهد الگوی خودنظم دهی اسلامی دربردارندة شش روند پویای مواجهه با موقعیت، تحلیل موقعیت با تمرکز بر نقش خود بر مبنای باورها و ارزش های اسلامی، فعال سازی انگیزش های فطری متعالی، انگیختگی عاطفی، تدبیر عملی، هدایت توجه، صورت بندی عمل، و ارزیابی پسینی است. در این رویکرد، نخست، اطلاعات کافی از وضعیت خانواده جمع آوری میشود. سپس، وضعیت موجود براساس نقش خود در موقعیت مورد وارسی قرار می گیرد. این وضعیت با حقایق اساسی و معیارهای اخلاقی در اندیشه اسلامی سنجیده می شود. در ادامه، وضعیت های مطلوب خود تعریف شده و هدف گذاری معطوف به خود براساس وضعیت ایده آل در دو سطح عمل و قصد صورت می پذیرد؛ برای مثال، در سطح قصد، وضعیت ایده آل توجه به خواست الهی و رستگاری نهایی و اقتضای عملکرد اخلاقی؛ در نقطه مقابل توجه به خواسته نفس و نتایج دنیوی قرار دارد. سپس طرح های عملی خودتغییری برای تحقق وضعیت، با استفاده از سازوکارهای رایج در روندرمانیهای مبتنی بر خودنظمدهی یا روشهای مطرحشده در آموزههای دینی طراحی میشود. درگیرکردن هوشیاری با امور معنوی، تصویرپردازیهای دینی، مطالعه متون مقدس و اخلاقی، تعدیل شناختی از راه تفسیرهای دینی، نمونهای از روشهایی است که میتواند فرایند خودنظمدهی را براساس آموزههای دینی غنا بخشد. در آخرین مرحله، تأثیر روشهای خودتغییری ارزیابی میشود. این ارزیابی میتواند به تغییراتی در نحوه فعال سازی الگوهای رفتاری، طرحهای اجرایی و حتی اهداف تعیین شده بینجامد. در نهایت، روایی ساختار، اهداف و تکنیکهای درمانی از سوی کارشناسان ارزیابی و براساس شاخصهای CVI و CVR تأیید شد. بحث و نتیجهگیری: شباهت های مدل فرایند سایبرنتیک خودنظم دهی (کارور و شیر، 2011) و مدل فرایندی تنظیم هیجان (گراس و تامپسون، 2007) با الگوی خودنظمدهی در منابع اسلامی را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد: تأکید بر بعد عقلانی انسان؛ تأکید بر نقش خودآگاهی و خودنظارتی؛ تأکید بر نقش اهداف و ارزشها در فرایند تنظیم؛ تأکید بر فرایندهای پیشاعمل یا «فرایندهای تدبیری»؛ تأکید بر فرایندهای پساعمل یا «تجربهاندوزی». ویژگی های الگوی اسلامی را نیز میتوان در موارد زیر خلاصه کرد: ورود باورها و انگیزش های متعالی در هدایت فرایند خودنظم دهی؛ گسترش مفهوم عقلانیت به عقلانیت دینی؛ هدایت فرایند تفکر به کاستیهای انسان در مسیر سعادت؛ ورود مفاهیم دینی خاص به فرایند خودتنظیمی، همچون تسلط بر نفس، مخالفت با هواهای نفسانی و قصد قربت. هدف کلی درمان در رویکرد اسلامی، تنظیم فرایندهای روانی براساس معیارهای دینی است؛ اهداف جزئی درمان نیز گسترش تفکر منطقی، خداباورانه، معادباورانه و فضیلتاندیش؛ اعتلای انگیزش های معنوی و اخلاقی؛ تحول احساسات ابتدائی و انفعالی به احساسات متعالی و ارتقای توان خودنظم دهی و مهارت های اجرایی در روابط همسران می باشد. برنامه زوج درمانی مبتنی بر رویکرداسلامی با حفظ ساختار زوج درمانی خودنظم دهی (هالفورد، 2004)، فرایندهای شناختی اجرایی را در راستای ارزشهای مبتنی بر آموزه های اسلامی هدایت میکند و در این راستا از تکنیک های برآمده از متون دینی نیز استفاده می نماید. این الگوی زوج درمانی با برجسته ساختن جایگاه خودتغییری، مسئولیت شخصی و آزادی عمل افراد در تنظیم کنشهای روانی و نیز افزودن عناصر معنوی و اخلاقی در سطح ملاک های ارزیابی، هدف گذاری و تکنیک های مداخله، به درمان های وجودگرا یا معنوی از نوع دینی آن نزدیک می شود. تقدیر و تشکر: از جناب آقای دکتر فتحی آشتیانی و سرکار خانم دکتر فرشته موتابی که در تدوین مبانی نظری و تنظیم طرح مداخله، نویسنده را یاری کردند، سپاسگزارم. تعارض منافع: بدینوسیله اعلام میگردد که در رابطه با مقاله ارائه شده بهطورکامل از قواعد اخلاق نشر تبعیت کرده و از هرگونه سرقت ادبی، سوءرفتار، جعل داده ها و ارسال و انتشار دوگانه پرهیز نموده ام و منافعی تجاری در این راستا وجود ندارد و در قبال ارائه اثر خود وجهی دریافت ننموده ام. |
کد مقاله | 52290 |
تعداد بازدید | 5 |
|