چکیده
|
در اين مقاله براي بررسي تحول سياست هاي جهاني و نقشي كه زنان در اين تحول ايفا مي كنند. ابتدا نويسنده به مطالعه اي كه در مورد شامپانزه ها انجام شده اشاره كرده و به خصوصياتي كه بين آن ها و انسان ها مشترك است از جمله اجتماعي بودن, خشونت, تضرع, چاپلوسي, رشوه اشاره كرده در ادامه با نظري بر جوامع بدوي پديده هايي همچون خشونت و مرد سالاري, جنگ, تجاوز را در اين جوامع بررسي كرده.\r\n\r\n همچنين مسأله بيولوژي اجتماعي و تأثيراتي كه اين عامل در رفتار اجتماعي دارد با استفاده از نظرات دانشمندان علوم اجتماعي بررسي شده, در ادامه به موضوع فمينيست ها و سياست هاي قدرت اشاره شده و به ديدگاه هاي اين جنبش در روابط بين الملل و اهداف آن ها از جمله ستايش مشاركت بيشتر زنان در تمامي جنبه هاي روابط بين الملل اشاره كرده همچنين نقش زنان و سياستهاي زمينه صلح دموكراتيك و كنترل تمايلات خشونت بار تهاجمي با محور قرار دادن برنامه هاي فمينيست ها در اين زمينه بررسي شده.\r\n\r\nنويسنده در ادامه پيامدهاي سياست هايي كه مبتني بر تهاجم و خشونت باشد بيان كرده و زندگي در اين جوامع را به زندگي مانند حيوانات مثال زده ايشان معتقد است كه دليل موفقيت دموكراسي ليبرال و اقتصادهاي بازار اين بوده كه اين مكاتب بر خلاف سوسياليسم و فمينيسم افراطي سعي نكرده اند كه طبيعت انساني را تغيير دهند و طبيعت مبتني بر بيولوژي را بعنوان يك واقعيت پذيرفته اند.
|